سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

 

 
 

 

سینا :: 85/7/11:: 2:17 عصر

بی مقدمه بگم یاد ماه رمضون پارسال افتادم....البته امسال با پارسال یه فرق عمده داشت واون اینکه توی یک شهری غریب اونم توی دل کویر...تک وتنها واسه سحری بیدار میشدم ! البته تو خونه دانشجویی بادوست همخونه ایم گذران میکردیم که یا نبود و اگرم بود مشتری روزه و ماه رمضون نبود...در هر حال حالا که فکرشومیکنم اون تنهایی بیدار شدن ها هم صفایی داشته و عالمی.. شاید بشه گفت ادم بیشتر حضور کسی رو حس میکرد که از رگ گردن هم بهش نزدیکتره...بشخصه من ادمی نیستم که نگاه صرفا مذهبی و فلسفی به قضایا داشته باشم....نگاه من یه نگاه ساده از نوع درک حسی خودمه تا اینکه اونو بشه تو مکتوبات دینی و فلسفی جستجو کرد! همین که من کی هستم یا اینکه خدا کیه؟ ولی تا این سن و سال که از عمرم گذشته و...به واقع به این درک درونی رسیدم... خوشبختانه این ماه رمضون جدای ازین که بگیم قداست خاص خودشو داره شاید بشه گفت فرصت خوبی واسه اندیشدن و بازگشت به خویشتن! دورن یابی و اینکه ما کجای کاریم؟ با خودمون چه میکنیم...با اندیشیدن اس که ادم بکلی متحول میشه ...

البته تو این اندیشیدنامون هم نباید به خطا بریم و کاملا منحرف بشیم!!!...چاره کارشم اینکه نباید تو یک مسیر بسته فکری کنیم پیش بریم  این ازین جهت میگم که چندی پیش که تو اینترنت سرچ میکردم برخورم به یه ادم کمونیست توده ای! که بالای سایتش با افتخار نوشته بود که چرا مسلمان نیستم؟؟ و دلیل اورده بود که من از ابتدای کودکی که مسلمان بدنیا اومدم بلا اجبا ر منو تو مکتب و امو زشهای دینی میگذاشتن چون پدرمادرم مسلمون بودن و منم بلاجبار باید میشدم!! اونم تو شرایط سرد یخبندان روستا شون... بعدها باآشنایی با حزب توده  و القای تفکرات غلط  دریک مسیر بسته فکری به این نتیجه و یقین رسیدند که اصولا دین و خدا اینها همه حرف تا واقعیت!! و کذب و اجبار...و دین اون چیزی که بعضی ها  برای کسب منافع خودشون بخورد مردم میدن..!!!

 و لی باید گفت اگه یه عقل سلیم و سالمی باشه و حداقل تفکر و اندیشه ای به درون وبرون خودش بکنه محال ممکنه که یک نظم واحد منسجم از سوی یک ناظم و خالق درک نکنه...و درنهایت خود دین و اندیشیدن و اینکه انسان زکجا امده و امدنش بهر چه بود؟....آره شاید بشه گفت این جمله ارزشمند چرا تا اینحد ارزشمنده که ادم رو از فرش به عرش میبره...چیزی که تو این ماه  بیشتر میتونیم ازش بهره ببریم .و این اهمیت اندیشه و تفکر درسته : یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادته...

 



یادداشتهای پیشین

شجاعت
سندروم اردک چیست؟
حرکت رو به جلو
لحظه هایی که میگذرند
سال 95...بدترین سال عمر
خواب بابا
روز تولد
که ده ساله شدم اینجا
سال پر مشغله
مملکت جوگیر!
به آرامی آغاز به مردن می‏کنی! اگر...
عقاب و گردباد
کله داغ!
تغییر!
[عناوین آرشیوشده]


 

:: RSS ::
::ارتباط زنده با نویسندگان ::
::لوگوی هزاردستان::
چرا مسلمان نیستم؟! - هزاردستان
:: نویسندگان هزاردستان::
چرا مسلمان نیستم؟! - هزاردستان
مدیر وبلاگ : سینا[171]
نویسندگان وبلاگ :
ققنوس[6]
راز همیشگی[10]

شروع این وبلاگ شهریور ۱۳۸۴ دوران دانشجویی در شهر کویری یزد، یادش بخیر
::فال حافظ::
اول نیت کرده بعد کلیک کنید

::لوگوی دوستان::
      

  
::لینک دوستان::
پردیس
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
بندیر
همسفر مهتاب
شیدایی
سنگ صبور
حسام سرا
نگاهی به زندگی
آبدارچی
به وسعت دنیا

راز سرگذشت من
راز دل
بوی یاس
هواخاه توام جانا
بیا دریا شویم
توکای شهر خاموش
عباس میرزایی
مهندس موبایل
بازی
کجا چرا کجا
سیب
خاطراتچی
یک فنجان چای داغ
یک خراسانی
گالری استاد فرشچیان
بلاگ
قاصدک شیرین
جناب کارگردان
سکوت سرد
مسافر...
لحظه ها خاطره اند
منطقه ی 51
نبض ؛ فتو بلاگ
هفتادو تار
مبلغ دینی
یک خراسانی


::پیوندهای روزانه::
این صدا،همیشه هم برای خس و خاشاک خواهد ماند! [1575]
درباره کنسرت دختر و پدر: مصاحبه با مژگان شجریان [1903]
دانلود فونت نستعلیق برای ویندوز ایکس پی [257]
دانلود مناجات ربنا و تلاوت قران استاد شجریان [7863]
قطعه فیلمی زیبا از هم آوایی همایون و استاد [886]
بنام پدر [1027]
آهنگ قدیمی عشق پیری شجریان با لهجه مشهدی [3788]
پاسخ شجریان به پرسشهای شما [733]
نه!..اینجا خانه من است! [294]
دست کارگردان 300درد نکند!! [293]
ازدواج یعنی این!! [383]
پخش زنده از حرم امام رضا(ع) [334]
[آرشیو(12)]
::اشتراک::
 
::آرشیو::
::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو
     
Search Engine Optimization